سازمان بین المللی استاندارد سازی9001:2015
دلایل استفاده از استاندارد ایزو ۹۰۰۱
ممکن است مصوبات جهانی سازمان بین المللی استاندارد سازی ۹۰۰۱ ناشی از چندین عامل باشد. تعداد انبوهی از خریداران، عرضه کنندگان خود را ملزم به داشتن گواهینامه ایزو ۹۰۰۱ میداند.
علاوه بر مزایای چند جانبه برای ذینفعان، چندین تحقیق، مزایای مالی قابل توجهی را برای سازمان های دارای گواهینامه ایزو ۹۰۰۱ شناسایی کردهاند. طبق نظر سنجی که در سال ۲۰۱۱ از سوی اداره ارزیابی بریتانیا صورت گرفت، شواهد بیانگر این است که ۴۴ درصد از مشتریانی که داره گواهینامه هستند موفق به جذب کسب و کاری جدید شده اند.
طبق تحقیق Corbettو همکارانش در سال ۲۰۰۵، سازمان هایی که دارای گواهینامه هستند بازدهی بالاتری نسبت به سازمان های مشابه بدون گواهینامه دارند. در تحقیقی دیگر Herasو همکارانش در سال ۲۰۰۲، عملکرد برتر مشابهی یافتند که نشانگر این است که طبق نظرات آماری، اندازه سازمان اثر قابل ملاحظه ای ندارد.همچنین در تحقیقی دیگر Naveh و Marcus درسال ۲۰۰۷، ثابت کردند که به کارگیری ایزو ۹۰۰۱ منجر به بهبود عملکرد اجرایی در سازمان میشود. Sharma در سال ۲۰۰۵، پیشرفت های مشابهی را در حوزه عملکرد اجرایی شناسایی کرد که به عملکردهای مالی مربوط بود. تحقیق Chow_chua و همکارانش در سال ۲۰۰۲، نشانگر بهبود عملکرد مالی در تمام شرکت های دانمارک بود. Rajan و Tamimiدر سال ۲۰۰۳, ثابت کردند که گواهینامه ایزو ۹۰۰۱ باعث بهبود عملکرد در بازار سهام میشود و پیشنهاد کردند که سهامداران باید برای سرمایه گذاری در سیستم ایزو ۹۰۰۱ پاداش زیادی دریافت کند. با وجود اینکه ارتباط بین بهبود عملکرد مالی و ایزو ۹۰۰۱ در بالا ذکر شد، هیچ مدرکی دال بر علیت مستقیم این رابطه وجود ندارد. اگرچه در مطالعات بلندمدت مانند تحقیق Corbelt وهمکارانش در سال ۲۰۰۵، ممکن است نمونهای از این ارتباط ها را ببینیم. طبق نظر نویسندگان دیگرهمچون Heras وهمکارانش در سال ۲۰۰۲، شواهدی مبتنی بر بهبود نسبی شرایط توسط شرکت هایی که تمایل برای عملکرد بهتر دارد و به دنبال صدور گواهینامه ایزو ۹۰۰۱ هستند وجود دارد. تصریح نتایج موضوع تحقیقات باعث ایجاد ساز و کارهای زیادی شده است. Lo و همکارانش در سال ۲۰۰۷، بهبود و پیشرفت های اجرایی، همانند کاهش زمان چرخه و بهبود روند فروش را به عنوان عوامل صدور گواهینامه شناسایی کردند. درسال 2002 Buttle و ,Santosهردو به بهبود فرآیندهای خارجی که در اثر بهبود فرآیندهای داخلی سازمان ایجاد شدهاند، اشاره کردند. نتایج تحقیقات Hendricks و Singhal در سال ۲۰۰۱، حاکی از این است که شرکت ها در طول دراز مدت، پس از اجرای استاندارد، عملکرد بهتری دارند. با اجرای اصول و فلسفه های کارآمد مدیریت جامع شرکت ها می توانند دارایی قابل توجهی ایجاد کنند. طبق Alcorn مزایای حاصل از افزایش تجارت بین الملل و افزایش درصد فروش محصولات علاوه بر مزایای داخل مانند رضایت مشتری، بهبود ارتباطات بین بخشی، بهبود فرآیندهای کاری و مشارکت مشتری/ عرضه کننده بسیار فراتر از سرمایه اولیه محسوب میشود.
پیشینه/ سوابق فردی
ایزو ۹۰۰۰ برای اولین بار در سال ۱۹۸۷ منتشر شد. این استاندارد بر اساس سری استانداردهای BS 5750 ازBSI بود که در سال ۱۹۷۹ به ایزو پیشنهاد شد. این در حالی است که تاریخچه این استاندارد را می توان به حدود ۲۰ سال پیش که وزارت MIL_Q_9858 آن را منتشر کرد، ردیابی کرد. در سال ۱۹۶۹ MIL_Q9858 ,، در سری استانداردهای NATO AQAP ، بازنگری شد که به نوبه خود در سال ۱۹۷۴ در سری استانداردهای راهنمای BS۵۱۷۹ منتشر شد و در نهایت طبق سری BS 5750 و قبل از ارائه شدن ایزو بازنگری شد.
از سال 1978 BSI به سازمان ها برای سیستم مدیریت کیفیت آنها گواهی میدهد. اولین گواهینامه (FM 00001 به نام) BSI که در حال حاضر موجود است، توسط شرکت Tarmac که جانشین شرکت اصلی ای که دارای گواهینامه بوده است، وجود دارد. امروزه BSI ادعا می کند نزدیک به ۷۰ هزار سازمان را در سراسر جهان گواهینامه میدهند. توسعه سری ایزو ۹۰۰۰ در نمودار سمت راست نشان داده شده است.
رویکرد فرآیند سیستم مدیریت کیفیت
این استاندارد بین المللی به منظور افزایش رضایت مشتری، از طریق برآورده کردن نیازهای مشتری ایجاد شده است. اتخاذ این رویکرد به عنوان فرایندی ضروری در شکل ۴.۴ گنجانده شده است. به عنوان یک سیستم، درک و مدیریت فرایندهای مربوط به هم، باعث اثربخشی و کارایی سازمان در دستیابی به نتایج مورد نظر می شود. این رویکرد سازمان را قادر میسازد تا روابط و وابستگی های متقابل در فرایندهای سیستم را کنترل کنند. در نتیجه اجرای این استاندارد، عملکرد کلی سازمان ارتقا می یابد. به منظور دستیابی به نتایج مورد نظر و منطبق با خط مشی کیفیت و جهت گیری راهبردی سازمان، رویکرد فرایندی تعاریف و مدیریتهای هدفمندانه ای را ارائه می دهد. مدیریت فرایندها و سیستم کلی را می توان با استفاده از چرخه
PDCA
( به ۰.۳.۲ نگاه کنید) که با تمرکز کلی بر تفکر مبتنی بر ریسک (به ۰.۳.۳ نگاه کنید) و با هدف استفاده از فرصت ها و جلوگیری از رخ دادن نتایج نامطلوب، به دست آورد. با به کارگیری رویکرد های فرایند در سیستم مدیریت کیفیت این امکان ها فراهم می شود.
۱_درک و سازگاری در برآوردن الزامات
۲_ در نظر گرفتن فرایند ها از نظر ارزش افزوده
۳_ دستیابی به عملکرد موثرتر در فرایند
۴_بهبود فرایندها بر اساس ارزیابی دادهها و اطلاعات
شکل یک نمایش نموداری از هر فرایند و تعامل عناصر آن را نشان میدهد. نقاط کنترل نظارت و اندازه گیری که برای کنترل ضروری اند، برای هر فرایند و بسته به خطرات مربوط به آن متفاوت خواهد بود.
چرخه برنامه ریزی_ اجرا_ کنترل_ اقدام
چرخه PDCA را می توان در تمام فعالیت های سیستم مدیریت کیفیت اعمال کرد.
شکل ۲ نشانگر این است که چگونه بندهای ۴ تا ۱۰ را میتوان در رابطه با چرخه PDCA گروه بندی کرد.
چرخه PDCAرا می توان به طور خلاصه به شرح زیر توصیف کرد:
برنامه ریزی: تعیین اهداف سیستم و فرایندهای آن، منابع مورد نیاز برای ارائه نتایج، مطابق با نیازهای مشتریان و خط مشی های سازمان و شناسایی و رسیدگی به ریسک ها و فرصت ها
اجرا: اجرا کردن هر آنچه برنامه ریزی شده است.
کنترل: در صورت لزوم به فرایندهای محصولات و خدمات در برابر سیاستها و اهداف الزامات و فعالیتهای برنامهریزی شده اندازه گیری و گزارش نتایج نظارت شود.
اقدام: در صورت لزوم اقداماتی را برای بهبود عملکرد انجام دهید.
تفکر مبتنی بر ریسک
تفکر مبتنی بر ریسک برای دستیابی به یک سیستم مدیریت کیفیت، موثر و ضروری است. مفهوم تفکر مبتنی بر ریسک در ویرایش های قبلی این استاندارد به طول ضمنی وجود داشته است. به عنوان مثال اقدامات پیشگیرانهای برای حذف عدم انطباق های بالقوه صورت می گیرد که در آن هرگونه عدم انطباق تجزیه و تحلیل میشود و اقداماتی برای جلوگیری از عود اثرات ناشی از عدم انطباق صورت می گیرد. برای انطباق با الزامات این استاندارد بین المللی، سازمان ها به یک برنامه ریزی نیاز دارند تا برای رسیدگی به ریسک ها و فرصتها، اقداماتی را اجرا کنند. پرداختن به ریسک ها و فرصت ها، مبنایی را برای افزایش اثربخشی سیستم مدیریت کیفیت ایجاد میکند تا به نتایج بهبود یافته دستیابی پیدا کنند و از اثرات منفی ایجاد شده جلوگیری کند. این فرصت ها میتوانند در نتیجه موقعیتهای مساعد برای دستیابی به یک نتیجه مورد نظر ایجاد شده باشند.
به عنوان مثال مجموعه شرایطی که سازمان را قادر می سازد تا مشتریان بیشتری جذب کند، خدمات و محصولات خود را توسعه دهند، ضایعات را کاهش بدهند یا بهره وری را بهبود بخشند. از سری اقدامات برای رسیدگی به فرصت ها میتوان به در نظر گرفتن ریسکهای مرتبط اشاره کرد. ریسک به عنوان عدم قطعیت در نظر گرفته میشود و هرگونه عدم اطمینان در بردارنده اثرات مثبت و منفی است. اثرات مثبت ناشی از ریسک می تواند فرصتی را فراهم کنند، اما همه اثرات مثبت منجر به فرصت نمی شود.